شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!

ساخت وبلاگ
با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم به خیابان شلوغی که نباید رفتیم می‌شنیدیم صدای قدمش را اما پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم  زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم  آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی‌ست دربه‌در شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...ادامه مطلب
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poetry94a بازدید : 210 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت: 19:12

تویی که نام تو در صدر سربلندان است هنوز بر سر نی چهره تو خندان است اگر در آتش مهرت گداختیم چه غم جزای سوختگان در غمت دو چندان است به احتیاج سراغ از غم تو میگیریم که غم، قنوت نماز نیازمندان است از آن زمان که گرفتی ز مردمان بیعت جدال عهدشکنها و پایبندان است خوشا به تربت پاک تو سجده بردن ما تویی که نام تو در صدر سربلندان است  فاضل + نوشته شده در  جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶ساعت 14:16  توسط علي  شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...ادامه مطلب
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poetry94a بازدید : 206 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1396 ساعت: 5:41

 

لحظه ی جدایی که نزدیک شد روباه گفت: آخ! نمی توانم جلو اشکم را بگیرم.

شازده کوچولو گفت: تقصیر خودت است. من که بدت را نمی خواستم. خودت خواستی اهلیت کنم.

روباه گفت: همین طور است.

شازده کوچولو گفت: آخر اشکت دارد سرازیر می شود!

روباه گفت: همین طور است....

+ نوشته شده در  جمعه هفتم مهر ۱۳۹۶ساعت 16:42  توسط علي  | 
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نمیشدم, نویسنده : poetry94a بازدید : 207 تاريخ : يکشنبه 9 مهر 1396 ساعت: 5:41

آخرین منزل ما کوچهی سرگردانیست

دربهدر در پی گم کردن مقصد رفتیم

*پ.ن.

اسباب کشی کردیم...

+ نوشته شده در  شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 21:50  توسط علي  | 
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : سرگردانی, نویسنده : poetry94a بازدید : 184 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 17:13

بركسانى كه گناه ندارند و از سلامت دين برخوردارند، سزاست كه بر گناهكاران و نافرمانان رحمت آرند و شكر اين نعمت بگذارند چندان كه اين شكرگزارى آنان رامشغول دارد و به گفتن عيب مردمان وانگذارد. تا چه رسد به عيبجويى كه برادر را نكوهش كند و به آن چه بدان گرفتار است سرزنش كند. آيا به خاطر ندارد كه خدا چگونه بر او بخشيد و گناهان او را كه از گناهى كه بدان ديگرى را سرزنش مى‏كند بزرگ‏تر بود پوشانید شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...ادامه مطلب
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : سزاست, نویسنده : poetry94a بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 14:44

چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟

چقدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟

+ نوشته شده در  پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 13:23&nbsp توسط علي  | 
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poetry94a بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 14:44

آخرین منزل ما کوچهی سرگردانیست

دربهدر در پی گم کردن مقصد رفتیم

*پ.ن.

اسباب کشی کردیم...

+ نوشته شده در  شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 21:50&nbsp توسط علي  | 
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : سرگردانی, نویسنده : poetry94a بازدید : 179 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 14:44

 

شده است حال تو را تا غریبه می پرسد

فقط سکوت کنی در جواب گریه کنی؟

شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : بله,شده, نویسنده : poetry94a بازدید : 193 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:54

غم دِی رفته و غم¬های بهار آمده است
اژدها رفته و با هیبت مار آمده است

خاک کردم غم دل را نفسی تازه کنم
بی¬خبر بودم از آن داغ به بار آمده است

آمدم دیدن شادیّ عمو¬نوروزی
که سرکوچه¬ی ما زار و نزار آمده است

عیدمان ماهی سرخی¬ست اسیرِ تُنگی
چه بلایی سر این ایل و تبار آمده است!؟

م.فرجی

پ.ن: گفتم یک بار هم وقتی تقریبا سر و حالم اینجا چیزی بنویسم. 

+ نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۵ساعت 17:31  توسط علي  | 
شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poetry94a بازدید : 210 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:31

The corrections have been finished and accepted.

 

Hip hip Hurrray

 

شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد!...
ما را در سایت شعري بخوان كه با آن رطل گران توان زد! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : poetry94a بازدید : 211 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:31